از بودنم

            

Saturday, June 17, 2006

نوشتن

اینها را به نیت آن ننوشته ام که کسی بخواند، و بر من رحمت آورد، بلکه نوشته ام که قلب آتشینم را تسکین دهم، و آتشفشان درونم را آرام کنم.

هنگامی که شدت درد و رنج طاقت فرسا میشد، و آتشی سوزان از درونم زبانه میکشید و دیگر نمیتوانستم آتشفشان وجود را کنترل کنم، آنگاه قلم به دست میگرفتم و شراره های شکنجه و درد را، ذره ذره از وجودم میکندم و بر کاغذ سرازیر می کردم و آرام آرام به سکون و آرامش می رسیدم.

آنچه در دل داشتم بر روی کاغذ مینوشتم و در مقابلم می گذاشتم و در اوج تنهایی خود با قلب خود راز و نیاز می کردم، آنچه را داشتم به کاغذ میدادم و انعکاس وجود خود را از صفحه مقابلم دریافت می کردم و از تنهایی به در می آمدم.

اینها را ننوشته ام که بر کسی منت بگذارم، بلکه کاغذ نوشته ها بر من منت گذاشته اند و درد و رنج درونم را تقبل کرده اند...

م.چ

2 Comments:

Post a Comment

<< Home